دانشجوی ترم صفری

روزای مثلا پاییزی

من
دانشجوی ترم صفری

روزای مثلا پاییزی

این روزا رو نمیشه جزو فصل حساب کرد این روزایی ک اکثریتمون پر حال بد غم خشم نفرتیم

برای یکمی هم ارامش مجبور شدن اینستا رو حذف کنم چون بت شدم اذیت میشدم البته کلا قند شکنامم از دم به فناس فقط تلگرام میرم

حالا جدا از این امشب اولین بار بود ک تنها یه پسر اومد سمتم و شماره میخواست بده و حرف زدیم واقعا خنده دار بود و واقعا اینقدر تنها بودم دلم همین چرت وپرت گفتارو میخواست

البته من همش میگفتم تو فازش نیستم اونم میگفت منم نیستم بیا تو درسا کمکم کن کلی خندیدم سر اینحرفاش اخرشم ازش خواهش کردم تا دم در خونمون پا نشه بیاد خلاصه که اینجوری ک پیداس هرچند ک ظاهرا اصلا نیمخام دوس پسر داشته باشم اما درونا واقعا دلم میخاد یکی باشه ک بتونم حسای خوبی داشته باشم بتونم با یکی حرف بزنم یکی که دوسش داشته باشم و دوسم داشته باشه و یه حس ارزشمندی و مهم بودن بکنم البته نه در لغلغه ی زبان

نمیدونم املاش درسته یا ن

ولی موضوع دوس پسر تنها موضوعیه ک در بدترین شرایط زندگیمم از یادم نمیره و این واقعا عجیب و مسخره و خنده داره برام



تاريخ : شنبه شانزدهم مهر ۱۴۰۱ | 21:52 | نویسنده : من |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.