دانشجوی ترم صفری

دانشجوی ترم صفری | دی ۱۳۹۸

من
دانشجوی ترم صفری

قانون جذب

امروز عملا به قدرت جذب ایمان آوردم خدایا دمت گرم حال دادی بهم میدونی و می‌دونم که بازم واسم کافی نیست ولی خب خیلی مرسی که همین کوچولو هم بهم لطف کردی .اینو می‌دونم حق ندارم مثل گذشته رفتار کنم . واس همین به خودت تکیه میکنم و صبر میکنم خدایا ناامیدم نکن یا تو همین راه اتفاقی بیفته یا یه راهی جدید برام بزار دمتم گرمممممم چاکر خودت بندت 



تاريخ : دوشنبه سی ام دی ۱۳۹۸ | 10:20 | نویسنده : من |

خیال پردازی هایی که هنوز  رخ نداده

یا یه سری رویاها مسخرس که رخ نمیده یا خدا حال نمیکنه بهمون حال بده یا قراره وقت مرگم رخ بده یا باید صبر کنم یا اینکه دندم نرم چشمم کور برم این مخزن رویا سازی مغزمو کلا بسوزونم 



تاريخ : دوشنبه سی ام دی ۱۳۹۸ | 1:37 | نویسنده : من |

برف بازی

بچه های معماری کلا سه چارتا پسر دارن فک کنم بعد یکی از بچه های که میشناسم معماریه با دوتا از دوستای دخترش سه تا پسراشون  رفتن برف بازی حالا ما همکلاسی‌های پسرمونو تو دانشگاه ببینیم سلامم نمی‌کنیم خدایا تبعیض تا چه حد 😂😂😂😂😐😐😐😐😐



تاريخ : شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۸ | 21:9 | نویسنده : من |

فرزند

شب فیلم من ترانه 15سال دارم و دیدم خیلی خوب بود و دوست داشتنی .اصلا آدم دلش رفت واس بچه داشتن اینکه یه نفر از وجود خودت باشه خیلی با ارزشه اما گاهی وقتا آدم می‌ترسه همون بچه یه روزی به یه جایی برسه که بگه کاش به دنیا نمیومدم داستان فیلمه جوری بود که مرده رفته بود آلمان و خانومه خودش شناسنامه گرفت شاید خیلی رمانتیک باشه اینکه یه مادر خودش فرزندشو تربیت کنه و تنها بزرگش کنه اما واقعا بچه راضیه بزرگ بشه نمیگه چرا منو تو دنیایی آوردی که بدبخت بشم  و نمیدونم حقی که همه دارن و پدر دارن من ندارم؟؟؟؟! 

 

خلاصه که خیلی برام جذابه اینکه ۱۰ ۹ سال دیگه کجام چه شغلیو انتخاب کردم یا کجا زندگی میکنم با چه آدمای جدیدی آشنا شدم ؟؟

 

چیزی که امروز یاد گرفتم اینه که آدم وقتی ازدواج می‌کنه اگه حواسش جمع نباشه اگه نگاشو کنترل نکنه و مسئول و متعهد نباشه باز هم می‌تونه علاقمند شه این خیلی حرفه اینکه بتونی متعهد بمونی و عاشق بمونی . 

 

 

جدا ازون بیاین یه موقعیتیو فرض کنید اینکه شما عاشق شدین و کسی رو میخواین اما اون بهتون فرصت نمیده در عوض بعدش یکی میاد و به شما ابراز علاقه میکنه شما برای اینکه میگین یه نفر به من فرصت نداد من باید فرصت بدم باهاش ازدواج میکنید اما میبینی تمام علاقه هاش باعث میشه فقط شرمنده بشی چون تو نمیتونی دوسش داشته باشی چون هنوز تو عشق یکی دیگه موندی و باعث میشه هر روز زندگیتو بالا بیاری حالا آدم چیکار میتونه بکنه به این زندگی گندی که ساخته ادامه بده و باعث نشه غرور طرف بشکنه و کل زندگیشو نقش یک عاشق پیشه بازی کنه چقدر سخته این موقعیت و چقدر دنبال جوابشو...



تاريخ : شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۸ | 0:12 | نویسنده : من |

پیوند

تو پیوند لثه بهترین بافتی که میتونی جایگزین بشه بالای سقف دهن خود آدمه یعنی از یه جای دهن پر میدارن میزارن روی لثه ای که باید پیوند شه بافتهای دیگم وجود داره ولی هیچکی مثل خود بافت فرد نمیشه می‌خوام بگم هممون تو زندگی سختی داریم خستگی داریم نئشگی داریم ولی باید باور کنیم تنها کسی که می‌تونه مارو از این  بیاره حالتها دربیاره خودمونیم هیچکی بیشتر از خودمون نمیتونه بهمون کمک کنه هیشکی...

خلاصه پیوند لثه نرفتین که ببینین زندگی بی درد قبلش چقدر قشنگه 

وی از درد دارد میمیرد 



تاريخ : دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۸ | 1:1 | نویسنده : من |

غرغررررر

سرما خوردم خستم حوصله ندارم تازه عصرم باید برم دندون پزشکی فردا عصر هم امتحان دارم امتحان قبلیشم نکه لعنتی خیلی خوب گرفت نامرد یه سوالو شش نمره میدی من چی بنویسم واست آخه تو فقط خوب صحیح نکن اگه دیگه باهات ور داشتم 😐😡😐الکی مثلا بقیه میخان خوب امتحان بگیرن



تاريخ : یکشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۸ | 13:44 | نویسنده : من |

الکی مثلا خوبیم

چقدر حال هممون خوبه چقدر  روزای خوبی داشتیم و  پیش رو داریم چقدر ما زرنگیم چقدر ما خفنیم چقدر ما آزدایم چقدر ما منتقدیم چقدر ما با جرئتیم چقدر هوا خوبه چقدر همه چی خوبه وفق مراده چقدر خوب میشد همه ی اینا واقعی می‌بود چقدر خوب میشد هعی هعی امیدوارم به قول اون آهنگه این شبه صبح بشه این دره باز بشه 



تاريخ : شنبه بیست و یکم دی ۱۳۹۸ | 23:28 | نویسنده : من |

پول خود آدم

امروز برای اولین بار مجبور شدم از پولی که خودم درآوردم استفاده کنم کلا ۱۳تومن بود که هشت تومنشو امروز دادم کتابخونه 🙁🙁🙁🙁🙁هعیی زندگی. 

امیدوارم یه کاری پیدا کنم که این رقم حسابم یکمی بره بالا چون دیگه اگه پنج تومن توش باشه دیگه نمیتونم برداشت کنم😂😂😂



تاريخ : چهارشنبه هجدهم دی ۱۳۹۸ | 13:11 | نویسنده : من |

به وقت فرجه های امتحانی

سلاممم خب یک ترم تموم شددددد

😄😄😄حقیقتا دانشگاه و کلاس وهمکلاسیا با

تصورات من کاملاااااا فرق داشت من تصورم  کلی

همکلاسی های  باحال و پایه که همه گروه گروه

اکیپ شن با کلی دختر پسر باحال و ناناز😂😂😂

 

خلاصه که نگم واقعیت کیلومترهاااااا با تصورات من

فرق میکرد با این حال خوب بود و ما شش تا

همشهری خل بازیا خودمون رو ادامه میدهیم اما

امیدوارم ترم بعدی آدمای باحال تری وارد شن.

خلاصه هر چی که خیره عیب نداره دیگه😂😂😂

راضیم به رضای  خدا 

 



تاريخ : سه شنبه هفدهم دی ۱۳۹۸ | 23:9 | نویسنده : من |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.