دانشجوی ترم صفری

مدیتیشن

من
دانشجوی ترم صفری

مدیتیشن

پیامم پاک شد :/

خب دوباره بگم امشب با فاطمه مدیتیشن رفتیم خیلی حس خوبی بود . گفت از احساساتت الان بنویس

راستش من بزرگتربن دغدغم اینه ک درامد الانم خوب نیس و باید پیشرفت کنم حس میکنم همش یه چیزی کمه باید سریع تر جلو برم و یه درامدی باشه ک حس استقلال بده این مدیتیشن موضوعش بیشتر همین بود ک آدم واقعا باید این لحظشو بپذیره بالاخره من باید این راهو برم و درامد بالا نیازمند اینه ک الان اینجا باشم شغلی ک هستم الان و جاشو و کارشو واقعا دوس دارم حس خیلی خوبی بهم میده اما همش این حس خوبو از خودم میگیرم ک ن اینجا خیلی حقوقش کمه باید درس بخونی برای ازمونای استخدامی

اما الان فک میکنم باید سعی کنم خودمو اروم کنم دغدغه هامو کمتر کنم و از کاری که الان میکنم لذت ببرم و دنبال پیشرفت یادگیری بیشتر باشم که حتی اگه تابستون بخوام برم تهران کار کنم با دست پر برم و ایندیزاین و صفحه اراییو واقعا تا یه حد خوبی بدست بیارم.

سعی میکنم از همین حال واقعا حس خوبو بگیرم اینکه واقعا جایی کار میکنم ک شغلشو دوس دارم شبا میریم مهمونی و خوش میگذره هرچند ک دوتا نشریه قبول کردم و اونا یه دغدغه حسابی برام به ارمغان اورده ک باعث شد نتونم درس بخونم و همش میگم بین این دوتا چیکار کنم.

ولی اینکه طراحی نشریه رم جلو ببرم و دوتا پروژه به ثمر برسه خیلی کارم حرفه ای تر و بهتر میشه



تاريخ : پنجشنبه نهم فروردین ۱۴۰۳ | 1:16 | نویسنده : من |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.