پروژه طراحی مجله ی رادیولوژی قبول کردم و همچون خر در گل گیر کردمممممممممم نمیتونم نه بگم حقیقتش پولشو هم موخام ولی خب اتاقم بمبم ترکیده هیچییی درس نخوندم میترسم . نمیدونم دماغمو عمل کنم یا نه اینم به دغدغه های جدیدم اضافه شده چون واقعا دوس دارم زیبا به نظر بیام و میترسم از اینکه ب خاطر دماااغ زیبا به نظر نرسم فکر به شدت سطحیه ولی خب متاسفانه درگیرشم
تاريخ : جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۲ | 12:43 | نویسنده : من |
وسط مدیتیشن اشکام دیگ بند نیومد و دیگ ادامه ندادم خیلی دلم برا بابا تنگ شده نسبتا خوب تونستم این سه ماهو تقریبا بگذرونم ولی خیلی دلم تنگه کاش بودی بابا گاهی اوقات خیلی برام سخت میشه اینکه حس میکنم دیگ هیچوقت قرار نیس جمع پنج نفرمون جور شه
تاريخ : جمعه چهارم اسفند ۱۴۰۲ | 23:17 | نویسنده : من |
ازمون ثبت اسنادم گذاشتن دیگه استرسم دها برابر شد نمیدونم کدوم راه برام بهتره کلا کنار گذاشتن گرافیک و خوندن صرف استخدامیا؟!
تاريخ : سه شنبه یکم اسفند ۱۴۰۲ | 2:6 | نویسنده : من |