دانشجوی ترم صفری

دانشجوی ترم صفری | مرداد ۱۴۰۱

من
دانشجوی ترم صفری

باشگاه روز اول :)

به نام خدا امروز اولین روز باشگاه بود 😂 امیدوارم که بتوانم به طور متوالی ادامه اش دهمم. وزنمم چهل شده است امیدوارم حداقل در این ماه یکم برم جلوو

اخرین دندونی که پر نشده بود هم باید پر بشه امروز عصر باید برم دندون پزشکی ژن دندان برتر تقدیم میشه به من که در بیست یک سالگی تمام دندان ها عقب بالا پایین چپ راست پر و عصب کشی شده است .

دوتا مشهدی که رفتیم فوق العاده بود با بچه ها که کلی خرید کردیم و دو تا صحنه ی کوتاه قشنگ برام خلق شد :)

مشهدی هم که خودم تنها رفتم عالی بود مصاحبه ها هردو خوب پیش رفت یه تجربه جالب و جدیدی بود ولی خب زنگ نزدم که البته خیلی هم فرق نداشت چون هنوز یه ترم از حقوق مانده است ...

هنوز نمیدونم ارشد بدم یا نه تنها دلیل ارشد دادن برام رفتن به تهرانه که بتونم برم کاراموزی در غیر اینصورت هم مشهد باید ببینم چی بشه اما خب به نظرم تهران ترسناک تر از مشهده نمیدونم کلی راه هست منم هم ک در تصمیم گیری اصلا خوب عمل نمیکنم :)و بسیارررر مودیم



تاريخ : یکشنبه سی ام مرداد ۱۴۰۱ | 13:21 | نویسنده : من |

فردای عجیب و وحشتناک و جالب

فردا قراره دوتااا مصاحبه برم همچنان در تعجبم و برگام ریخته😑😂امیدوارم در حد خوب ظاهر شم ... نمیدونم باید شال بپوشم یا مقنعه از مقنعه بدم میاد😐 حالا سرویس هم قرارع ساعت چار و نیم نصف شب ببره یه هفته نیومده از مشهد دوباره طلبیده شدیمممم امیدوارم ک خوش بگذره بم:)



تاريخ : چهارشنبه نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ | 22:35 | نویسنده : من |

مشهد۱۴۰۱

خب اولین مشهد ۱۴۰۱شروع شد الان تو اتوبوسیم چن دیقه دیگه میرسیم هوای داخل که عالی بودد با اینکه سر ظهر حرکت کردیم و ترس از داغی و سوزان داشتیم بسیار دلچسب بوددد هم کلی جای خالی داره هم خیلی زود راه افتاد خداروشکر تا الان راضی بودم :)))

امیدوارم که خیلی خوش بگذره و اوکی باشدددد



تاريخ : سه شنبه یازدهم مرداد ۱۴۰۱ | 16:58 | نویسنده : من |

پنج سال دیگه

داشتم فک میکردم پنج سال دیگه مثلا که بشه سال ۱۴۰۶ چیکار دارم میکنم . مهم ترین ارزوم اینه که بتونم کار کنم و بتونم مستقل باشم تمام ترسم اینه که نتونم شغل خوبی پیدا کنم و اگرم جایی مشغول شم همش پر از ترس و استرس باشم و حس ناکافی بودن پیدا کنم . فاطمه یه ویدئو نشون داد واقعا حالم گرفته شد اینکه شاید اصلا عشقی وجود نداره و این فرهنگ و جامعس که به ما یه سری چیزارو الغا میکنه اصلا نمیدونم اینا وجود داره یا نه ولی من واقعا دلم میخاد پیدا کنم ادمایی رو که حالم باهاشون خیلی خوب باشه . من تنهایی رو دوس دارم اما قطعا یه گروه خفن خیلی میتونه هیجان انگیز تر باشه و اصلا یه سری از احساسات و رفتارای ادم تو ارتباط با دیگرانه ک شکل میگیره نه تنهایی اگه قراره این سال ۱۴۰۶ تنها بمونم قطعا انتخابم نبوده اما باهاش کنار میام . 

بیشتر این روزا رو سر رویا پردازی میگذرونم و خواب...

یه درست کردن یه رزومه پفکی‌رو هم ده روزه دارم طولش میدم خیلی خستم از اینکه اینقدر رو هدفام و برنامه هام سستم و انجام نمیدم ترس. تنبلی همه و خودم داریم گند میزنیم باهم:)))

نظر الانم اینه حتی اگه عاشق شدم و اگررر ازدواج کردم خیلی سر بچه دار شدن فک میکنم خیلی زیاد چون به نظرم ماها اونقدر با دنیا حال نکردیم که بخوایم یه بنده خدا دیگرو هم عذاب بدیم مخصوصا ایران . حال‌اگه خارج رفتم باز یه چیزی 😑😂



تاريخ : شنبه یکم مرداد ۱۴۰۱ | 4:19 | نویسنده : من |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.