دانشجوی ترم صفری

دانشجوی ترم صفری | اسفند ۱۴۰۰

من
دانشجوی ترم صفری

هعی

کاش یکی میتونست الان کمکم کنه خیلی حس بدی دارم :( حس خیلی تنهایی میکنم همین که تو این مورد کار  کردن کسی حمایت نمیکنه‌و مامان و بابا راضی نیستن منم خودم ادم خجالتیم و خیلییی سختمه حتی پیام دادن به اونجا دیروز دادم و خیلی خجالت میکشم امروزم بدم  لعنت به این حس مزخرف خجالت و استرس چیه این حسای اشغال کی میتونه به اندازه من اینقدر همزمان استرسی و خجالتی و ترسو و کله خر ناامید و امیدوار  شجاع همزمان باشه دیوانه ام دیوانههههههههههههههه‍

 



تاريخ : پنجشنبه دوازدهم اسفند ۱۴۰۰ | 13:53 | نویسنده : من |

کار

نگم براتون از ذهن ش پلوغ پلوغی که پر دغدغه ترینش کار کردنخ هر کارییی و واقعا برام مهم نی . مامان میگه هر کاری نه ولی الان من فقط نیاز دارم کار کنم و یکم ارتباط اجتماعی و اعتماد به نفسم بره بالاتر چون همش ترس دارم کلی ترس کلی ترس کلی خجالت نیاز دارم ک برم جلو بدون اینکه بهش فک کنم ک هی چی میخاد بشه یا نشه .گرافیکو خوب دارم پیش میرم . طراحی کاور و قالب پست و استوری و باحال ترش استوری موشن و یاد گرفتم ک به نظرپ خیلی جذابه :) 

امیر بهم گفته بود به پیجا پیام بدی و کار تو معرفی کنی البته روشم با اون متفاوته مثلا میام کاور پستی ک درست کردم یا استوری موشن و تیزری که درست کردمو براشون میفرستم و از خدماتمون میگم ک اگه خواست بیاد در حال حاضر صفر نفر 😐😂و اینقدر دایرکت داده بودم پریروز ک دیگه اینستا اجازه نداد . حالا شاید امروزم همین کارو بکنم . امیدوارم که جواب بده :) 

این استوری موشنو ک درست کنم انجام میدم یه کاره باز میکنم امیدوارم ک بگیره . 

واس کار یه جا میخواستم پیام بدم کلی خجالت میکشیدم ک اصلا چجوری باید بگم با اینکه خودشونم کامل توضیح دادنو و گفتن پیاپ بدین ولی اصلا نمیدونستم چجوری باید پیام بدم . داشتم میمردم از اینکه هیچکی نبود ازش کمک بخوام دیگه مجبوری با اینکه یکم خوشم نمیومد جلو خانواده مطرح کنم ولی گفتم یکم مغزم اروم شه ک بابا گفت دوستش دامادش رییس همونجاس اصلا و گفت ک حالا زنگ میزنه ببینه چطور میشه خودمم فردا صبح حالا قبل بیرون رفتن با بچه ها یا بعدش به بستنی شادم پیام میدم ببینم باز اونجا چطوره امیدوارم که بالاخره یه کار پیدا کنم 

و از ته دلم امیدوارم سرکار با ادمای خوب و درستی معاشرت داشته باشم ازشون یاد بگیرم و حال کنم باهاشون و خجالت نکشم و ترس نداشته باشم و بتونم ورژن خوبی باشم از خودم.  

 

 

 

 

 

 



تاريخ : چهارشنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۰ | 2:22 | نویسنده : من |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.